2 چگونه فرم های ما بازگوکننده نظریه های ما هستند؟
مثلا فرم فاصله بین کلمات باز گو کننده چیست؟ سازه ساخته شده ما چگونه نظریه و مقیاس را بازنمود میدهد؟
در بین گویه ها و در رابطه با مقیاس چه چیز مشترک هست؟
اگر این شبکه اشتراکی را بتوانیم کامل مطرح نمائیم چه چیز را ارئه نموده ایم ؟ ما به نظریه رسیده ایم که همچنان گام قبلی آن فرضیه هست
مثلا در ملحوض داشتن مقیاس نسبی بدین معنی هست که : تمامی تعاریف را بتوانیم به هم تبدیل نمائیم با یک قاعده مشخص
بنظ اینجانب تاکنون چیزی که در بالقرآن ایجاد شده است از نظر فرمها خاصیتی که دارد این هست که :
1- امکان ایجاد فرضیه را برای ما تسهیل نماید
2- اگر نظریه ای در جای دیگر تاکنون مطرح گردیده است را بتواند به نقد بکشاند
3- و اکثر فعالتهایی که بنظر می آید برای تولید؛ دیتا از دیتا هست که روند درست و معقولی است / آنگاه که دیتا ها با هم تزاید مییابند چه چیز تشکیل گردیده است ؟فرضیه یا نظریه
مثلا بگوئیم موسی ع 20 و ابراهیم ع 2 و آنرا در مواجهه با رب بیان کنیم و ... / در این حالت که رابطه اثبات میگردد آیا این فراوانی ها هم معنی دار هستند ؟
ایا 20 ده برابر 2 هست ؟
آیا بیشتر بودن بیانگر موضوعی است ؟ چه موضوعی و از کجا این وزن دهی را نظریه داده ایم و یا مقیاس کرده ایم که حالا میخواهیم نتیجه بگیریم!
موسی ع 100 کیلو و ابراهیم ع 80 کیلو هستند و ... رابطه علی در بین موسی ع و وزنه و ابراهیم ع و وزنه و خود ابزار ترازو به عنوان تئوری لند بر قرار هست و نفر سوم نیز در این رابطهه قابل بیان شدگی است
در روند استفاده از مقیاس آن چیز که در گام اول اثبات میگردد خود مقیاس هست
2 وجه علی مشترک در بین گویه ها چیست ؟
دلیل اشتباهات چیست؟
خیلی ساده است. موضوع این است که بسیاری از متغیر های مورد علاقه پژوهشگران، به طور مستقیم قابل مشاهده نیست. این حقیقتی است که ما به سادگی آن را فراموش می کنیم. ما در اغلب موارد به بررسی روابط میان جایگزین ها یا همان علائم و نشانه های مقیاس ها می پردازیم نه خود مقیاس ها. یعنی بعضا ممکن است یک جایگزین قابل مشاهده با یک متغیر غیر قابل مشاهده اشتباه گرفته شود.
به عنوان مثال، در نگاه اول به نظر می رسد که متغیر هایی همچون فشار و یا درجه حرارت بدن قابل مشاهده هستند، اما آن چه ما حقیقتا می بینیم تنها یک عامل جایگزین است مانند ستون جیوه. و نتیجه گیری های ما درباره متغیر ها با این فرض انجام می شود که جایگزین های مشاهده شده هستند که ارتباط نزدیکی با متغیر های مورد نظرمان دارند. بنابراین در اینجا ما پدیده ای را سنجش می کنیم که تنها یک جایگزین قابل مشاهده است و حقیقت آن است که هیچ ارتباط منطقی و درستی میان گویه ها و متغیر مورد نظر ما وجود ندارد.
https://analysisacademy.com/4799/%D9%85 ... DB%8C.html
به عنوان مثال، در نگاه اول به نظر می رسد که متغیر هایی همچون فشار و یا درجه حرارت بدن قابل مشاهده هستند، اما آن چه ما حقیقتا می بینیم تنها یک عامل جایگزین است مانند ستون جیوه. و نتیجه گیری های ما درباره متغیر ها با این فرض انجام می شود که جایگزین های مشاهده شده هستند که ارتباط نزدیکی با متغیر های مورد نظرمان دارند. بنابراین در اینجا ما پدیده ای را سنجش می کنیم که تنها یک جایگزین قابل مشاهده است و حقیقت آن است که هیچ ارتباط منطقی و درستی میان گویه ها و متغیر مورد نظر ما وجود ندارد.
https://analysisacademy.com/4799/%D9%85 ... DB%8C.html
Linguistic Scale
Linguistic Scale مقیاس زبانی /// Description شرح
Equally Important (Eq. Imp) به همان اندازه مهم (Eq. Imp) /// Two quality attributes (i and j) contribute equally to the objective دو ویژگی کیفی (i و j) به طور مساوی به هدف کمک می کنند
Intermediate values between adjacent scale مقادیر متوسط بین مقیاس مجاور /// Used to represent a compromise between the preferences 1 and 3 برای نشان دادن مصالحه بین ترجیحات 1 و 3 استفاده می شود
Weakly Important ضعیف مهم /// One quality attributes is weakly more important than the other یکی از ویژگی های کیفیت نسبت به دیگری مهم تر است
Intermediate values between adjacent scale مقادیر متوسط بین مقیاس مجاور /// Used to represent a compromise between the preferences 3 and 5 برای نشان دادن مصالحه بین ترجیحات 3 و 5 استفاده می شود
Fairly Important نسبتاً مهم /// One quality attributes is fairly more important than the other یکی از ویژگی های کیفیت نسبتاً مهم تر از دیگری است
Intermediate values between adjacent scale مقادیر متوسط بین مقیاس مجاور /// Used to represent a compromise between the preferences 5 and 7 برای نشان دادن مصالحه بین ترجیحات 5 و 7 استفاده می شود
Strongly Important به شدت مهم است /// One variable is strongly more important than the other یک متغیر به شدت مهمتر از دیگری است
Intermediate values between adjacent مقادیر متوسط بین مجاور /// Used to represent a compromise برای نشان دادن یک سازش استفاده می شود
Equally Important (Eq. Imp) به همان اندازه مهم (Eq. Imp) /// Two quality attributes (i and j) contribute equally to the objective دو ویژگی کیفی (i و j) به طور مساوی به هدف کمک می کنند
Intermediate values between adjacent scale مقادیر متوسط بین مقیاس مجاور /// Used to represent a compromise between the preferences 1 and 3 برای نشان دادن مصالحه بین ترجیحات 1 و 3 استفاده می شود
Weakly Important ضعیف مهم /// One quality attributes is weakly more important than the other یکی از ویژگی های کیفیت نسبت به دیگری مهم تر است
Intermediate values between adjacent scale مقادیر متوسط بین مقیاس مجاور /// Used to represent a compromise between the preferences 3 and 5 برای نشان دادن مصالحه بین ترجیحات 3 و 5 استفاده می شود
Fairly Important نسبتاً مهم /// One quality attributes is fairly more important than the other یکی از ویژگی های کیفیت نسبتاً مهم تر از دیگری است
Intermediate values between adjacent scale مقادیر متوسط بین مقیاس مجاور /// Used to represent a compromise between the preferences 5 and 7 برای نشان دادن مصالحه بین ترجیحات 5 و 7 استفاده می شود
Strongly Important به شدت مهم است /// One variable is strongly more important than the other یک متغیر به شدت مهمتر از دیگری است
Intermediate values between adjacent مقادیر متوسط بین مجاور /// Used to represent a compromise برای نشان دادن یک سازش استفاده می شود
Construction of Scales in Linguistics
Construction of Scales in Linguistics ساخت ترازو در زبان شناسی
Constructing scales in linguistics involves several steps: ساخت مقیاس ها در زبان شناسی شامل چندین مرحله است:
Identify the Property: Determine the linguistic property or phenomenon to be measured. This could be anything from phonemic inventory size to word frequency or the degree of a gradable adjective. شناسایی ویژگی: ویژگی یا پدیده زبانی را که باید اندازه گیری شود، تعیین کنید. این می تواند هر چیزی از اندازه موجودی واجی گرفته تا بسامد کلمه یا درجه یک صفت درجه بندی شونده باشد.
Define the Scale Structure: Choose the appropriate type of scale based on the nature of the property. Decide whether the scale should be totally closed, lower closed, upper closed, or open. تعریف ساختار مقیاس: بر اساس ماهیت دارایی، نوع مقیاس مناسب را انتخاب کنید. تصمیم بگیرید که آیا ترازو باید کاملاً بسته باشد، پایین بسته باشد، بالا بسته باشد یا باز.
Assign Degrees: Establish a system for measuring degrees on the scale. This could involve numerical values, qualitative descriptions, or other forms of measurement. For example, the degree of height difference between two individuals can be measured in centimeters. تخصیص درجه ها: سیستمی برای اندازه گیری درجات بر روی ترازو ایجاد کنید. این می تواند شامل مقادیر عددی، توصیف های کیفی یا سایر اشکال اندازه گیری باشد. به عنوان مثال، درجه اختلاف قد بین دو فرد را می توان در سانتی متر اندازه گرفت.
Ensure Consistency: Maintain consistency in the use of scales across different contexts and linguistic subsystems. This may involve adhering to statistical laws and ensuring that scales are applied uniformly in various linguistic analyses. اطمینان از سازگاری: حفظ ثبات در استفاده از مقیاس ها در زمینه های مختلف و زیر سیستم های زبانی. این ممکن است شامل پایبندی به قوانین آماری و حصول اطمینان از اعمال یکنواخت مقیاس ها در تحلیل های مختلف زبانی باشد.
Operationalize Key Concepts: For specific applications, such as communicative competence, operationalize key concepts like intelligibility, control of sounds, and prosodic features into measurable categories. مفاهیم کلیدی را عملیاتی کنید: برای کاربردهای خاص، مانند شایستگی ارتباطی، مفاهیم کلیدی مانند قابل فهم بودن، کنترل صداها و ویژگی های عروضی را در دسته های قابل اندازه گیری عملیاتی کنید.
By following these steps, linguists can create scales that accurately measure and describe linguistic phenomena, facilitating a deeper understanding of language structure and usage. با پیروی از این مراحل، زبان شناسان می توانند مقیاس هایی ایجاد کنند که به طور دقیق پدیده های زبانی را اندازه گیری و توصیف می کند و درک عمیق تر از ساختار و کاربرد زبان را تسهیل می کند.
Constructing scales in linguistics involves several steps: ساخت مقیاس ها در زبان شناسی شامل چندین مرحله است:
Identify the Property: Determine the linguistic property or phenomenon to be measured. This could be anything from phonemic inventory size to word frequency or the degree of a gradable adjective. شناسایی ویژگی: ویژگی یا پدیده زبانی را که باید اندازه گیری شود، تعیین کنید. این می تواند هر چیزی از اندازه موجودی واجی گرفته تا بسامد کلمه یا درجه یک صفت درجه بندی شونده باشد.
Define the Scale Structure: Choose the appropriate type of scale based on the nature of the property. Decide whether the scale should be totally closed, lower closed, upper closed, or open. تعریف ساختار مقیاس: بر اساس ماهیت دارایی، نوع مقیاس مناسب را انتخاب کنید. تصمیم بگیرید که آیا ترازو باید کاملاً بسته باشد، پایین بسته باشد، بالا بسته باشد یا باز.
Assign Degrees: Establish a system for measuring degrees on the scale. This could involve numerical values, qualitative descriptions, or other forms of measurement. For example, the degree of height difference between two individuals can be measured in centimeters. تخصیص درجه ها: سیستمی برای اندازه گیری درجات بر روی ترازو ایجاد کنید. این می تواند شامل مقادیر عددی، توصیف های کیفی یا سایر اشکال اندازه گیری باشد. به عنوان مثال، درجه اختلاف قد بین دو فرد را می توان در سانتی متر اندازه گرفت.
Ensure Consistency: Maintain consistency in the use of scales across different contexts and linguistic subsystems. This may involve adhering to statistical laws and ensuring that scales are applied uniformly in various linguistic analyses. اطمینان از سازگاری: حفظ ثبات در استفاده از مقیاس ها در زمینه های مختلف و زیر سیستم های زبانی. این ممکن است شامل پایبندی به قوانین آماری و حصول اطمینان از اعمال یکنواخت مقیاس ها در تحلیل های مختلف زبانی باشد.
Operationalize Key Concepts: For specific applications, such as communicative competence, operationalize key concepts like intelligibility, control of sounds, and prosodic features into measurable categories. مفاهیم کلیدی را عملیاتی کنید: برای کاربردهای خاص، مانند شایستگی ارتباطی، مفاهیم کلیدی مانند قابل فهم بودن، کنترل صداها و ویژگی های عروضی را در دسته های قابل اندازه گیری عملیاتی کنید.
By following these steps, linguists can create scales that accurately measure and describe linguistic phenomena, facilitating a deeper understanding of language structure and usage. با پیروی از این مراحل، زبان شناسان می توانند مقیاس هایی ایجاد کنند که به طور دقیق پدیده های زبانی را اندازه گیری و توصیف می کند و درک عمیق تر از ساختار و کاربرد زبان را تسهیل می کند.
مقیاس های اندازه گیری به زبان طبیعیMeasurement scales in natural language
مقدمه :
The meaning of a wide variety of natural language expressions can be stated in terms of degrees on scales.
معنای طیف گسترده ای از عبارات زبان طبیعی را می توان بر حسب درجه در مقیاس بیان کرد.
This paper provides an overview of the contribution of scales to linguistic meaning.
این مقاله مروری بر سهم مقیاس ها در معنای زبانی ارائه می دهد.
I discuss the ontology of scales, survey the role of scalarity within and across languages, and summarize recent research into the linguistically relevant features of scales, organizing these findings into a preliminary framework for a comprehensive model of scale structure.
من در مورد هستیشناسی مقیاسها بحث میکنم، نقش مقیاس را در داخل و بین زبانها بررسی میکنم، و تحقیقات اخیر را در مورد ویژگیهای مرتبط زبانی مقیاسها خلاصه میکنم، و این یافتهها را در چارچوبی مقدماتی برای یک مدل جامع از ساختار مقیاس سازماندهی میکنم.
The relationship between the scales underlying the interpretation of gradable expressions and those involved in the calculation of scalar implicatures - so-called Horn scales - is also briefly discussed.
رابطه بین مقیاسهای زیربنایی تفسیر عبارات درجهپذیر و آنهایی که در محاسبه مفاهیم اسکالر دخیل هستند - به اصطلاح مقیاسهای شاخ - نیز به اختصار مورد بحث قرار میگیرد.
خلاصه
نتیجه اصلی از بحث قبلی این است که زبان طبیعی به طیف وسیعی از ویژگیهای اسکالر حساس است. بنابراین، بررسی ساختار مقیاس به عنوان یک جهت پربار در پژوهش در معناشناسی ثابت شده است. وضعیت کنونی دانش ما شاید هنوز به گونه ای نباشد که بتوان نتایج مختلف در این زمینه را در یک مدل کاملاً کلی از حوزه اسکالر گرد هم آورد، اما نمای کلی بالا نشانه ای از مؤلفه ها و پارامترهای تغییرات چنین مدلی را نشان می دهد. باید شامل شود. امیدوارم این بررسی اجمالی نشان داده باشد که در ادامه این خط تحقیقاتی سودمندی وجود دارد.
The meaning of a wide variety of natural language expressions can be stated in terms of degrees on scales.
معنای طیف گسترده ای از عبارات زبان طبیعی را می توان بر حسب درجه در مقیاس بیان کرد.
This paper provides an overview of the contribution of scales to linguistic meaning.
این مقاله مروری بر سهم مقیاس ها در معنای زبانی ارائه می دهد.
I discuss the ontology of scales, survey the role of scalarity within and across languages, and summarize recent research into the linguistically relevant features of scales, organizing these findings into a preliminary framework for a comprehensive model of scale structure.
من در مورد هستیشناسی مقیاسها بحث میکنم، نقش مقیاس را در داخل و بین زبانها بررسی میکنم، و تحقیقات اخیر را در مورد ویژگیهای مرتبط زبانی مقیاسها خلاصه میکنم، و این یافتهها را در چارچوبی مقدماتی برای یک مدل جامع از ساختار مقیاس سازماندهی میکنم.
The relationship between the scales underlying the interpretation of gradable expressions and those involved in the calculation of scalar implicatures - so-called Horn scales - is also briefly discussed.
رابطه بین مقیاسهای زیربنایی تفسیر عبارات درجهپذیر و آنهایی که در محاسبه مفاهیم اسکالر دخیل هستند - به اصطلاح مقیاسهای شاخ - نیز به اختصار مورد بحث قرار میگیرد.
خلاصه
نتیجه اصلی از بحث قبلی این است که زبان طبیعی به طیف وسیعی از ویژگیهای اسکالر حساس است. بنابراین، بررسی ساختار مقیاس به عنوان یک جهت پربار در پژوهش در معناشناسی ثابت شده است. وضعیت کنونی دانش ما شاید هنوز به گونه ای نباشد که بتوان نتایج مختلف در این زمینه را در یک مدل کاملاً کلی از حوزه اسکالر گرد هم آورد، اما نمای کلی بالا نشانه ای از مؤلفه ها و پارامترهای تغییرات چنین مدلی را نشان می دهد. باید شامل شود. امیدوارم این بررسی اجمالی نشان داده باشد که در ادامه این خط تحقیقاتی سودمندی وجود دارد.
- پیوستها
-
- Measurement_scales.pdf
- (434.17 KiB) 410 مرتبه دانلود شده