مِنَ القرآن

بسم الله الرحمن الرحیم
برای معرفت داشتن به یک موضوع باید مبانی مربوط به آن مورد بررسی قرار بگیرد.
این مبانی معرفتی امکان تشکیل الگوواره موجود را تضمین نموده و از آن پشتیبانی مینمایند.

استفاده نا مناسب باعث میگردد تا هر مبانی نظری نه تنها راه گشا نباشد بلکه باعث ایجاد مشکلاتی و همانند چاقویی دو گانه عمل نماید.

مبانی فلسفی و نظری همانند یک چتری عمل نموده که هر تفکری در ذیل آن امکان حیات یافته و تدقیق میگردد

در مبانی حوزه علوم انسانی باید تفاوتی بین دانستن و فهمیدم قائل گردید : بازنمود این دو موضوع امکان ایجاد شرایط دانستن به عنوان داشتن اطلاع و آگاهی از چیزی به همراه ذخیره نمودن آنرا مطرح مینماید و در مقابل فهمیدن نیز بر فرآیند درک ، تحلیل و تفسیر یک موضوع اشاره دارد

باز نمود این دو موضوع هنگامی عیان میگردد که فردی وقتی از موضعی دفاع (غیر اعتقادی) مینماید بتواند هم زمان نقد دیگر حوزه ها را نیز انجام دهد.

باز نمود این دو موضوع هنگامی عیان میگردد که فردی وقتی از موضعی دفاع (غیر اعتقادی) مینماید بتواند هم زمان نقد دیگر حوزه ها را نیز انجام دهد.

البته میتواند نقدی ایجاد نگردد که در این صورت باید یکی از دلایل ذیل باشد:
1- نگاه اعتقادی است
2- عدم توجه به روش علمی است
3- ...

مبانی نظری همانند یک چتری عمل نموده که هر تفکری در ذیل آن امکان حیات یافته و تدقیق میگردد

تقدم نظر بر عمل مطرح میباشد
و این نظریه هست که امکان حضور مسئله را و چگونگی آنرا مطرح مینماید.
1- و این موضوع مفروض است که یک علم چگونه تشکیل میگردد
2- و اشتقاقا علوم چگونه هست