1. هر انسانی این آزادی را دارد که در هر لحظه تغییر کند. 2. هیچ معنای کلی برای زندگی وجود ندارد. این موضوعی فردی است. برای همه ما متفاوت است. 3. این تفاوت نه تنها از فردی به فرد دیگر؛ بلکه از روز به روز، ساعت به ساعت، حتی دقیقه به دقیقه نیز متفاوت است.معنای کلی زندگی وجود ندارد، بلکه معنای خاصی در یک لحظه معین وجود دارد.
4. زندگی کردن یعنی رنج کشیدن. زنده ماندن یعنی یافتن معنایی در رنج. 5. آخرین آزادی انسان: توانایی انتخاب نگرش در مجموعه ای از شرایط خاص.6. موفقیت را هدف نگیرید. هرچه بیشتر به آن هدف گیری کنید، بیشتر آن را از دست خواهید داد. 7. خوشبختی و موفقیت را نمی توان دنبال کرد. آنها باید در پی داشته باشند و این کار را فقط به عنوان عوارض جانبی ناخواسته فداکاری شخصی به هدفی بزرگتر از خود به دست می آید.8. طوری زندگی کنید که انگار برای بار دوم زندگی می کنید. 9. وقتی دیگر قادر به تغییر موقعیتی نیستیم، برای تغییر خودمان به چالش کشیده میشویم. 10. یک انسان می تواند به همه چیز عادت کند، اما نپرسید چگونه...11. در نهایت انسان نباید بپرسد که معنای زندگی او چیست، بلکه باید تشخیص دهد که چه از او خواسته می شود. زندگی, هر انسان را زیر سوال می برد و فقط با پاسخ دادن به زندگی خود می تواند به زندگی پاسخ دهد. او فقط با مسئولیت پذیری می تواند به زندگی پاسخ دهد.12. بر اساس معنادرمانی، ما می توانیم معنای زندگی را به سه روش مختلف کشف کنیم:
1- با ایجاد یک کار یا انجام یک عمل 2-با تجربه کردن چیزی یا برخورد با کسی 3- با نگرش ما نسبت به رنج اجتناب ناپذیر. 13.معنای هرکس در زندگی به همان اندازه که فرصت خاص او برای اجرای آن منحصر به فرد است.14. مردی که نسبت به مسئولیتی که در قبال انسانی که عاشقانه منتظر اوست یا نسبت به کاری ناتمام میپذیرد، هرگز نمیتواند زندگی خود را دور بیندازد. او «چرا» وجودش را میداند و تقریباً هر «چگونگی» را تحمل خواهد کرد. شاید بعضی از این ها را در مقطعی از زندگی خود شنیده باشید.